شهدا شرمنده ایم
شهدا شرمنده ایم که شما از ارزشمندترین سرمایه های تان عمر، جوانی، خانواده، پدر، مادر و فرزند تان گذشتید
و از بذل جان خود برای دفاع از مام میهن و ناموس مان دریغ نکردید و امروز کسانی داعیه دار خون شما شدند که شکمهاشان پر از حرام گشته و حرمتی برای آن آرمانها و ارزشهای والای میهنی و انسانی تان قائل نیستند
و ما نسلی شده ایم که موهایمان در جوانی سپید شد و ای کاش هم عصر شما می زیستیم و راه شهادت را برمیگزیدیم تا این روزهای شوم را برای میهن و هم میهنانمان نمی دیدیم.
شرم بر نا اهلان و ظالمان
برچسبها: شهداشرمنده ایم ایران آباد آزاد
[ شنبه 14 اسفند 1399
] [ ] [ کیان ][
زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا
کمتر از شهادت نیست.
(مقام معظم رهبری)
[ دو شنبه 17 آبان 1401
] [ ] [ کیان ][
در فرازی از وصیتنامه شهید «مجید یزدخواستی» آمده است:
کارهایتان فقط برای جلب نظر خدا باشد؛ ریا را از خود دور کنید؛ کوچکترین کارهایتان را برای رضای خدا انجام دهید.
برچسبها: ریاانسانشهیدوصیتنامهخداشیطاننفسامارهتقویایمانخالصبندگیپروردگار
[ جمعه 20 مهر 1401
] [ ] [ کیان ][
هدف پیشوایان و ائمه هدى اصلاح افراد و جلوگیرى از انحراف و به قول امام حسین علیه السلام (امر به معروف و نهى از منکر) است و این هدف هم با توسل به زور و از راه جنگ و خونریزى امکان پذیر نیست بلکه جنگ، آخرین حربه اى است که در صورت مسدود شدن تمام راهها باید به آن متوسل گردید.
امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه دوم محرم سال 61 هجری وارد «کربلا» شد. آن حضرت پرسید: «نام این زمین چیست؟» گفتند:«کربلا».
امام گریست و فرمود: «کرب و بلا» آن گاه فرمود: «ام سلمه به من خبر داد که جبرئیل نزد رسول خدا بود و من نیز بودم. من گریستم. پیامبر مرا در دامان خود نشاند. جبرئیل گفت: «آیا او را دوست میداری؟» فرمود: « آری!» گفت: «امت تو او را خواهند کشت و اگر میخواهی، تربت آن زمین را که او در آن کشته خواهد شد به تو نشان دهم».
پیامبر فرمود: « آری».
پس جبرئیل زمین کربلا را به پیامبر نشان داد ».
امام حسین علیه السلام خاک آن زمین را بوسید و فرمود: «این همان زمین است که جبرئیل به جدم رسول خدا خبر داد که من در آن کشته خواهم شد».
در روایت دیگری امام علیه السلام چون به زمین کربلا رسید پرسید: «نام این زمین چیست؟»
گفتند: «کربلا»
فرمود: «پیاده شوید! این جا جایگاه فرود بارهای ماست و ریخته شدن خون ما و محل قبرهای ما. جدم رسول خدا مرا چنین خبر داده است».
آن گاه اصحاب امام پیاده شدند و بارها و اثاثیه خود را فرود آوردند؛ حرّ هم پیاده شد و لشگر او در مقابل امام اردو زدند.
در روز دوم محرم، امام حسین علیه السلام پس از ورود به سرزمین کربلا به اصحاب خود فرمود: «مردم بندگان دنیا هستند و دین را همچون غذایی میدانند که تا زمانی که مزه خوش داشته باشد، آن را نگاه میدارند، اما هنگامی که (مزهاش عوض شود و) آزمونی در کار باشد، تعداد دینداران اندک میشود».
امام حسین علیه السلام پس از ورود به کربلا، فرزندان و برادران و اهل بیت خود را جمع کرد؛ بعد نظری بر آنها انداخت و گریست و گفت: « خدایا! ما عترت پیامبر تو، محمد، هستیم. بنیامیّه ما را از حرم جدمان راندند و در حق ما جفا کردند. خدایا! حق ما را از ستمگران بستان و ما را بر آنها پیروز گردان».
ام کلثوم، دختر امام علی علیه السلام، به امام علیه السلام گفت: «ای برادر! در این وادی احساس عجیبی دارم و اندوه هولناکی بر دل من سایه افکنده است».
امام حسین علیه السلام خواهر را دلداری داد و آرام کرد.
سخنان امام هنگام ورود به کربلا
قافله امام حسین علیه السلام و به موازات آن سپاهیان حر، به حرکت خود ادامه دادند تا به (نَیْنوا) رسیدند و در اینجا با مردى مسلح که سوار بر اسب تندرو بود مواجه گردیدند و او پیک ابن زیاد و حامل نامه اى از سوى وى به (حر) بود. متن نامه چنین است: جَعْجِعْ بِالْحسَیْنِ حینَ تَقْرَاءُ کِتابى وَلا تُنْزِلهُ اِلاّ بِالْعَراءِ عَلى غَیْرِ ماءٍ وَ غَیْرِ حِصْنٍ؛ با رسیدن این نامه بر حسین بن على فشار وارد بیاور و در بیابانى بى آب و علف و بى دژ و قلعه اى فرودش آر.
حر نیز متن نامه را براى امام علیه السلام خواند و آن حضرت را در جریان مأموریت خویش قرار داد. امام فرمود: پس بگذار ما در بیابان نینوا و یا غاضریات یا شفیه فرود آییم.
حر گفت: من نمى توانم با این پیشنهاد شما موافقت کنم؛ زیرا من دیگر در تصمیم گیرى خود آزاد نیستم چون همین نامه رسان، جاسوس ابن زیاد نیز مى باشد و جزئیات اقدامات مرا زیر نظر دارد.
در این هنگام زهیر بن قین به امام علیه السلام چنین پیشنهاد نمود که براى ما جنگ کردن با این گروه کم، آسانتر است از جنگ کردن با افراد زیادى که در پشت سر آنهاست و به خدا سوگند طولى نخواهد کشید که لشکریان زیادى به پشتیبانى اینها برسد و آن وقت دیگر ما تاب مقاومت در برابر آنان را نخواهیم داشت.
امام در پاسخ پیشنهاد زهیر چنین فرمود: ما کُنْتُ لاَبْدَاءَهُمْ بِالْقِتالِ؛ (1)
من هرگز شروع کننده جنگ نخواهم بود.
آنگاه امام علیه السلام خطاب به حرّ فرمود: بهتر است یک قدر دیگر حرکت کنیم و محل مناسب ترى براى اقامت خود برگزینیم. حرّ موافقت نمود و به حرکت خود ادامه دادند تا به سرزمین کربلا رسیدند در اینجا حرّ و یارانش به عنوان اینکه این محل به فرات نزدیک و محل مناسبى است از پیشروى امام جلوگیرى نمودند.
وقتى حسین بن على علیهما السلام تصمیم گرفت در آن سرزمین فرود آید، از نام آنجا سۆال کرد، پاسخ دادند که : اینجا را "طف" مى گویند.
امام پرسید نام دیگرى نیز دارد؟ عرضه داشتند:"کربلا" هم نامیده مى شود.
امام با شنیدن اسم "کربلا" گفت: اَللهُمَّ اَعُوذُبِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَالْبَلاء؛ خدایا! از اندوه و بلا به تو پناه مى آورم. سپس فرمود: اینجاست محل فرودآمدن ما و به خدا سوگند همین جاست محل قبرهاى ما و به خدا سوگند از اینجاست که در قیامت محشور و منشور خواهیم گردید و این وعده اى است از جدم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و در وعده او خلافى نیست. (2)
نکاتی تأمل برانگیز
در این گفتار امام حسین بن على علیهما السلام سه نکته جالب و مهم وجود دارد:
1- همان گونه که در گفتار امام در موارد مختلف مکرر و با صراحت و گاهى با تلویح و اشاره آمده است، آن حضرت از جریان حادثه خونین کربلا مطلع و باخبر بود و این مورد نیز یکى از آنهاست که به جزئیات این حادثه و محل وقوع آن که همان سرزمین کربلاست با اتکا به اخبار رسول خدا صلى اللّه علیه و آله شاره مى کند.
2- و اما نکته دوم، مسئله راه و روش و برنامه اى است که حسین بن على علیهما السلام در مقام جنگ از آن پیروى مى کند که به قول زهیر بن قین اقدام به جنگ در آن شرایط به نفع آنان و در صورت تأخیر جریان دقیقا معکوس و هزیمتشان مسلم و حتمى است. ولى امام در این شرایط خاص برنامه جنگى خویش را چنین اعلام مى کند که: من شروع به جنگ نخواهم کرد.
و این همان برنامه اى است که امیرمۆمنان علیه السلام در جنگ جمل براى یارانش اعلان نمود آنگاه که در مقابل دشمن خون آشام قرار گرفت، دشمنى که دوبار دست به حمله زده و بهترین مسلمانان و زبده ترین شیعیان على علیه السلام را در شهر بصره به قتل رسانیده است: لا تَبْدَاءُوا الْقَوْمَ بِالْقَتالِ ... شما شروع به جنگ نکنید با شمشیر و نیزه به آنان حمله ننمایید و در خونریزى بر آنان سبقت نجویید، با ملاطفت و مهربانى و با زبان نرم و ملایم با آنان سخن بگویید (تا به جنگ و ستیز وادارشان نکنید). (3)
3- هدف پیشوایان و ائمه هدى اصلاح افراد و جلوگیرى از انحراف و به قول امام حسین علیه السلام (امر به معروف و نهى از منکر) است و این هدف هم با توسل به زور و از راه جنگ و خونریزى امکان پذیر نیست بلکه جنگ، آخرین حربه اى است که در صورت مسدود شدن تمام راهها باید به آن متوسل گردید.
خلاصه اینکه، پاسخ امام در آن شرایط خاص به زهیر بن قین دلیل دیگرى است بر این که منظور آن حضرت از این حرکت رسیدن به یک پیروزى ظاهرى جنگى نبود بلکه امام در تعقیب هدفى بود مافوق آن و در ابعاد وسیع تر.
پی نوشت:
1) طبرى، ج 7، ص 308. کامل، ج 3، ص 282. مقتل خوارزمى، ج 1، ص 234
2) ...اَللّهُمَّ اَعُوذُبِکَ مِنَ الْکَرْبِ وَالْبَلاءِ هاهُنا مَحَطُّ رحالِنا و هاهُنا وَاللّهِ مَحَلُّ قُبُورِنا وَهاهُنا وَاللّهِ مَحْشَرُنا وَمَنْشَرُنا وَبِهذا وَعَدَنِى جَدّى رَسُول اللّه صلّى اللّه علیه و آله وَلا خِلافَ لِوَعْدِهِ؛ (نورالثقلین، ج 4، ص 221. بحارالانوار، ج 10، ص 188)
3) مستدرک حاکم، ج 2، ص 371. کنزالعمال، ج 6، ص 85، حدیث 1311)
برچسبها: کربلا امام حسین(ع)
[ چهار شنبه 7 شهريور 1401
] [ ] [ کیان ][
اکنون امام زمان ارواحنا فداه در غیبت به سر میبرند ولی پس از ظهور، حکومت جهانی تشکیل میدهند که البته به یارانی نیاز دارند. قول مشهور اینست که تعداد یاران اصلی امام که حکم وزرای حضرت را در حکومت جهانیاش دارند، 313 نفر هستند. در روایات ویژگیهای زیادی برای یاران حضرت برشمردهاند که حتما قابل توجه است که ایشان با چه ویژگیهایی در زمره یاران حلقه اول امام قرار گرفتهاند.
دور از هر ترس و غمی
شاید بتوان گفت: که مهمترین ویژگی یاران امام زمان ارواحنا فداه این است که آنها مصداق کامل "اولیاء الله" (دوستان خدا) هستند. در قرآن کریم میفرماید: ألا إنَّ اَوْلیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهم وَ لا هُمْ یحزنون(یونس، 62)؛ آگاه باشید که بر دوستان خدا بیمی نیست و غمگین نمیشوند.
اینکه کسی از هیچ چیز ترسی به دل راه ندهد و اندوهگین نشود تنها زمانی امکانپذیر است که جز خدا را نبیند و جز به او نیندیشد. این اوج کمال آدمی و بالاترین مرتبهای است که یک انسان میتواند به آن دست یابد.
امام صادق علیهالسلام میفرماید: خوشا به حال شیعیان قائم که در زمان غیبتش منتظر ظهور او و فرمانبردارش هستند، آنان اولیای خدا هستند، همانها که نه ترس آنها را فرا میگیرد و نه اندوهگین میشوند. (کمالالدین و تمامالنعمه، ج۲، ص۳۵۷)
جانبازان سلحشور
اصحاب امام در حدّی از ایثار و جانبازی و شجاعت و سلحشوری هستند که به فرموده امام سجاد علیهالسلام دشمنان امام زمان ارواحنا فداه جمع میشوند تا آن حضرت را به شهادت برسانند، همین 313 نفر با دفاع قهرمانانه و جانبازی در راه آن بزرگوار، دشمنان را دفع کرده و آنان را شکست میدهند. (بحارالانوار، ج52، ص306)
پرچمداران و حاکمان روی زمین
در روایات این اصحاب تشبیه به 313 نفر مسلمان شجاع و سلحشور شدهاند که در جنگ بدر، نخستین شکست بزرگ را بر کفّار و دشمنان اسلام وارد آوردند، که تا آن وقت دشمنان چنین شکستی از اسلام نخورده بودند و اصلاً تصوّر چنین شکستی را نمیکردند. به علاوه، این 313 نفر پرچمداران روی زمین و حاکمان خدا بر مردم در سراسر زمین میباشند، این ویژگیها حکایت از آن میکند که این افراد علاوه بر سلحشوری و شجاعت، دارای علم و بینش بوده که لیاقت رهبری جوامع را دارند و شایستگی آن را دارند که پرچمدار کشورها باشند.
شاید بتوان گفت: هنگام برقراری حکومت جهانی امام زمان ارواحنا فداه همه جهان به 313 ایالت و استان تقسیم گردد و در هر یک از این ایالتها و استانها، این مردان بزرگ رهبر آنها میشوند. امام صادق علیهالسّلام فرمود: گویا امام قائم علیهالسّلام را بر بالای منبر کوفه مینگرم که یارانش 313 نفر، به تعداد جنگآوران مسلمان جنگ بدر، اطرافش را گرفتهاند. این یاران پرچمداران و حاکمان بر مردم در زمین از جانب خدا هستند. (بحارالانوار، ج52، ص436)
با قدرت و توان بسیار
به هر کدام از آنها قدرت چهل مرد داده شده و قلب آنها محکمتر از پارههای آهن است. اگر به کوههایی از آهن برخورد کنند آنها را از جا برمیکنند و شمشیرهای آنان از حرکت باز نمیایستد، تا زمانی که خداوند راضی شود. (بحارالانوار، ج52، ص327)
رکنها و پایههای خللناپذیر
کلمه «اوتاد» جمع «وَتَد» به معنی میخ است و با توجه به آیه 7 سوره نبأ خداوند می فرماید: وَالجِبالَ أَوتاداً؛ ما کوهها را میخهای زمین قرار دادیم. ( که زمین را نگهدارند و به وسیله آن، زمین از هم نپاشند). یاران امام هم از مردان بسیار خالص و دلاورند که همچون کوه استوار، در خدمت امام ارواحنا فداه به سر میبرند.
در روایات تعداد اینان را سی نفر بیان کردهاند که همواره در خدمت امام عصر ارواحناه فداه به سر می برند. هر کدام از آنها که از دنیا بروند، فرد شایسته دیگری جانشین او میگردد و زمین خالی از اوتاد نمیشود.(غیبت طوسی، ص102/ بحارالانوار، ج52، ص158)
جوانمرد و نیرومند
عصائب: طبق بعضی از روایات اینها یاران امام زمان ارواحنا فداه در عراق هستند که هنگام ظهور آن حضرت خود را به مکه میرسانند و با ایشان بیعت میکنند. (المجالس السنیه، ج5، ص699) معنی «عصائب»، جمع «عصبه» به معنی جوانمردان رشید و نیرومند است.(اثبات الهداة، ج7، ص38)
صالحان و نیکوکاران
ویژگی دیگر ایشان ابدال است. اینها یاران امام زمان ارواحنا فداه در شام هستند و هنگام خروج و ظهور آن حضرت، خود را به مکّه رسانده و با آن حضرت بیعت میکنند. (المجالس السنیه، ج5، ص699و 709) معنی ابدال چنان که مرحوم طریحی در مجمع البحرین می گوید: آن ها جمعی از صالحان می باشند ، که همواره در زمین هستند، وقتی یکی از آنها فوت کند، خداوند بدل او، شخص صالح دیگری را میگذارد، اینها چهل یا هفتاد نفر در شام هستند و یا سی نفر در جای دیگر. (مجمع البحرین، ماده بدل) بنابراین اینها مردان خالص و کامل و صالح روی زمین هستند. شخصی از امام رضا علیهالسّلام در مورد ابدال پرسید، امام فرمود: ابدال، اوصیای پیامبران هستند.(سفینة البحار، ماده بدل)پاک سرشت و خوشنفس
«نجباء» که جمع «نجیب» به معنی افرد پاکسرشت و خوشنفس و جوانمرد است. طبق روایتی از امیرالمومنین و امام باقر علیهماالسّلام ایشان یاران امام زمان ارواحنا فداه از سرزمین مصر هستند. امیرالمومنین علی علیهالسّلام فرمود: الابدال بالشام و انجباء بمصر و العصائب بالعراق (مجمع البحرین ماده عصب).پارههای متراکم ابر پاییزی
رفقاء یاران امام زمان ارواحنا فداه از کوفه هستند و خود را هنگام ظهور به مکّه رسانده و با آن حضرت بیعت میکنند و همچون پارههای متراکم ابر پاییزی به سوی مکّه روانه میشوند. (المجالس السنیه، ج5، ص709) با توجه به معنی «رفق» و «رفاقت» که نشانگر صفا و صمیمیت و پیوند محکم آنهاست، به ویژگی دیگر یاران مخلص امام زمان ارواحنا فداه نیز پی میبریم.غیر عرب
اعاجم یعنی غیر عرب. امام زمان ارواحنا فداه یاران بسیار مقاوم و خستگیناپذیر و مخلص در این کشورهای عجمی دارد. ایشان هسته مرکزی ارتش نیرومند امام علیهالسّلام را در کشورهای عجمی تشکیل میدهند و به توسعه آن اقدام جدّی دارند. (بحارالانوار، ج53، ص8و9)جوان بودن
امیرالمومنین علی علیهالسّلام فرمود: اصحاب امام زمان ارواحنا فداه جوانند و پیر در آنها یافت نمیشود، جز مثل سرمه در چشم و نمک در غذا، که کمترین مقدار در غذا نمک است. (اثبات الهداة، ج7، ص37)اصحابی با مقامی بینظیر
سربازان و یاران امام زمان ارواحنا فداه مانند دیگر مؤمنان پارسا، دارای ایمان و عمل صالح میباشند. آنان علاوه بر این خصوصیت، دارای امتیازات و ویژگیهای خاصی هستند که آنها را از مؤمنان دیگر برجسته میسازد، آنگونه که امیرالمومنین علیهالسلام فرمود: نـه از نسلهای گذشته کسی از آنان سبقت گرفته و نه از آیندگان کسی به مقام والای آنها میرسد. (بحارالانوار، ج52، ص304 و 307)منتظر، با تقوا و اخلاق نیک
امام صادق(ع) در روایتی ویژگیهای کلی و برنامههای کسانی را که میخواهند از یاران امام زمان ارواحنا فداه باشند، چنین بیان کردهاند: هر کس خوشحال میشود و دوست دارد که در شمارِ یاران امام زمان ارواحنا فداه باشد، باید سه ویژگی داشته باشد:1- منتظر بودن: انتظار فرج ویژگی نخست یاران امام مهدی(عج) است. البته انتظار به معنای حقیقی آن.
2- با ورع بودن: دومین ویژگی یاران امام زمان ارواحنا فداه تهذیب نفس و خودسازی است. دوری از گناه، تقوا و دوری از مکروهات و شبهات.
3- داشتن اخلاق نیکو: اخلاق نیکو و کریمانه از دیگر ویژگیهای یاران و سربازان امام زمان ارواحنا فداه است.(اثبات الهداة، ج7، ص92)
توصیف یاران امام در کلام امیرالمومنین
یاران همچنان که در بالاترین درجه تقوا و پرهیزکاری قرار دارند، از نظر کمال علمی نیز در بالاترین درجه قرار گرفته و از جام حکمت الهی و معرفت دینی، چنانکه باید، سیراب شدهاند. امیرالمومنین علیهالسلام در اینباره میفرماید: «... پس گروهی در آن فتنهها صیقلی میشوند، مانند صیقلی که آهنگر به شمشیر میدهد. دیدههای آنها به نور قرآن جلا داده و روشن میشود و تفسیر در گوشهایشان جا گرفته شود. در صبح و شب، جام حکمت را به آنها مینوشانند. (شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، خطبه 150، ج9، ص126)برچسبها: ویژگیهای اصحاب امام زمان ارواحنا فداه
[ چهار شنبه 9 تير 1401
] [ ] [ کیان ][
#عبادت_حضرت_فاطمه
هدیه پیامبر به حضرت زهرا سلام الله علیها
رفت مسجد. پیامبر صلی الله علیه و آله با اصحاب گفت و گپ می کردند.
حیا کرد حاجتش را بگوید. برگشت.
پیامبر آمد خانه شان. گفت: «فاطمه جان! آمده بودی مسجد کاری داشتی؟»
باز هم حیا کرد بگوید؛ علی به جایش گفت: فاطمه در خانه خیلی اذیت می شود. من به او گفتم چرا از پدرت نمی خواهی برای مان خادم بگیرد؟»
پیامبر جواب داد:«چیزی بهتان یاد می دهم که از خادم بهتر باشد. موقع خواب ۳۴ مرتبه الله اکبر ، ۳۳ مرتبه الحمدلله ، ۳۳ مرتبه سبحان الله بگویید.»
راضی ام به رضای خدا و رسولش. این را فاطمه سلام الله علیها گفت؛ سه بار.
مهرالسادات معرک نژاد ، مادر آفتاب، ص ۳۱. برگرفته از وسائل الشیعه ، ج ۶ ، ص ۴۴۶.
انگشتر نماز
انگشتری که در نماز دستش می کرد، از نقره بود. روی نگینش نوشته شده بود: «أمِنَ المُتَوَکّلون» توکل کنندگان در امانند.
مهرالسادات معرک نژاد ، مادر آفتاب، ص ۵۵. برگرفته از بحارالانوار ، ج ۴۳ ، ص ۹.
اول همسایه
شب جمعه. از اول شب نشسته بود نماز مادرش را نگاه می کرد.
رکوع، سجده و قنوتش را. به همه مومنان دعا می کرد.
این مرد و زن را یک یک به زبان آورد و برایشان دعا کرد خیلی.
صبح پرسید: «مادر جان! چرا تمام شب برای دیگران دعا کردی اما برای خودت نه؟»
فاطمه گفت: «پسرم الجار ثُمّ الدار! اول همسایه سپس خانه!»
مهرالسادات معرک نژاد ، مادر آفتاب، ص ۶۱. برگرفته از بحارالانوار ، ج ۴۳ ، ص ۸۲.
لرزش بدن
پسرش این صحنه را دیده بود. بارها و بارها.
می دانست سجده و رکوعش چقدر طول می کشد هر بار.
باز اما می نشست، نگاه می کرد.
از بس می ایستاد نماز می خواند، پاهایش ورم کرده بود.
وقتی با خدا حرف می زد، به نفس نفس می افتاد و تمام بدنس می لرزید.
حتی آنها هم که خودشان را عابد زمانه مالی دانستند، می گفتند: عابدتر از فاطمه، کسی دیگر در این امّت نیامده.
مهرالسادات معرک نژاد ، مادر آفتاب، ص ۶۲. برگرفته از بحارالانوار ، ج ۴۳ ، ص ۸۴.
اولین تسبیح تربت
تسبیحش، در ابتدا تنها یک ریسمان پشمی بود که سی و چهار گره رویش زده شده بود.
می گرفت دستش و با آن الله اکبر و سبحان الله می گفت.
حمزه که در احد شهید شد، پیامبر صلی الله علیه و آله به دخترش گفت:
«عموی پدرت سرور همه شهیدان است بجز انبیاء و اوصیاء.»
فاطمه سلام الله علیها می نشست سر قبر حمزه، با تربتش تسبیح درست می کرد.
اولین بار بود کسی تسبیح تربت می ساخت.
سرور جوانان بهشت که در کربلا به شهادت رسید، دختران بنی هاشم از تربت حسین علیه السلام تسبیح درست می کردند.
از مادرشان یاد گرفته بودند.
مهرالسادات معرک نژاد ، مادر آفتاب، ص ۶۳. برگرفته از بحارالانوار ، ج ۸۲ ، ص ۳۳۳.
نور نماز
تعجب کرده بودند.
هر روز صبح، وقتی هنوز توی رختخواب شان خوابیده بودند، نور درخشانی ملی آمد و در و دیوار خانه شان را سفید می کرد. مانده بودند این دیگر چیست؟
رفتند پیش پیامبر صلی الله علیه و آله. فرستادشان در خانه فاطمه علیها سلام؛ دیدند فاطمه نشسته بر سجاده ی نماز، صورتش مثل خورشید می درخشد و همه جا را نورانی می کند.
تنها صبح نبود؛ ظهرها و عصرها هم.
مهرالسادات معرک نژاد ، مادر آفتاب، ص ۶۷. برگرفته از بحارالانوار ، ج ۴۳ ، ص ۱۱.
[ چهار شنبه 7 تير 1401
] [ ] [ کیان ][
امام سجاد عليه السلام: اَللّهُمَّ إِنّى أَعوذُبِكَ مِنْ... أَنْ نَعْضِدَ ظالِما أَوْ نَخْذُلُ مَلْهوفا أَؤْ نَرومَما لَيْسَ لَنا بِحَقٍّ؛
برچسبها: حديث و آيات: ۲۹ عدالت و ظلم
[ چهار شنبه 7 تير 1401
] [ ] [ کیان ][
سفارش من به شما این است که نسبت به انقلاب و رهبر عزیزمان وفادار باشید. از روحانیون متعهد پیروی کنید. در انجام واجبات و ترک محرمات بکوشید. حق الناس را رعایت کنید. با قرآن مانوس باشید و نماز جمعه و جماعت را ترک نکنید. دعاهای کمیل و توسل را هرچه باشکوه تر برگزار کنید. و از خواهران عزیزم می خواهم که در حفظ حجاب خود کوشا باشند.
برچسبها: وصیتنامهسردارشهیدمحمدمنصورکیاییتنکابنسیاورز
[ شنبه 21 خرداد 1401
] [ ] [ کیان ][
رهنمود اخلاقی آیت الله بهجت رضوان الله علیه برای رسیدن به کمالات انسانی :
برای سالک، در اولین مرحله ، عزم راسخ و مستمر بر ترک معاصی در اعتقادیات و عملیّات در تمام عمر ـ اگر چه هزار سال باشد ـ و نماز اول وقت ، برای وصول به مقامات عالیه، کافی و وافی است
???? محمدی ری شهری ، زمزم عرفان ، ص ۸۳ به نقل از آیت الله بهجت.
آیت الله سید احمد فهری [از شاگردان علامه قاضی] : شخصاً از آیت الله قاضی شنیدم که فرمود : « دو سه روز است که فکر می کنم اگر در بهشت، نگذارند ما نماز بخوانیم ، چه کنیم؟!»
???? محمدی ری شهری ، زمزم عرفان ، ص ۸۹.
آیت الله بهجت رضوان الله علیه :
علامه قاضی رضوان الله علیه فرمودند هر کس نماز های واجب یومیّه را اول وقت بخواند، به همه مقامات معنوی خواهد رسید. اگر نرسید مرا لعنت کند!
ایشان نگفت: «خوب بخواند». معلوم می شود که نماز اول وقت خواندن، حضور قلب آور هم هست.
???? محمدی ری شهری ، زمزم عرفان ، ص ۸۵ به نقل از آیت الله بهجت.
آیت الله بهجت رضوان الله علیه :
اگر سلاطین عالم می دانستند که انسان ، در حال نماز ، چه لذت هایی می برد، هیچ گاه دنبال لذایذ مادی نمی رفتند.
???? محمدی ری شهری ، زمزم عرفان ، ص ۹۰.
آیت الله بهجت رضوان الله علیه : استاد اخلاق در نجف [علامه قاضی] می فرمود: « اگر [مردم] لذت نماز را بدانند ، می دانند که در دنیا، لذتی بالاتر از نماز نیست».
???? محمدی ری شهری ، زمزم عرفان ، ص ۹۰.
آیت الله بهجت رضوان الله علیه : آیا حالات و مقامات شیخ انصاری جای اغتباط [غبطه خوردن] نیست که بین دو محال عادی ، جمع کرده بود؟!
با یک چشم ، دو درس خارج فقه و اصول در شبانه روز می گفت و تألیفات آن چنانی داشت. این در رابطه با علمیّات ؛ اما نسبت به عملیّات هر روز نماز جعفر [طیار] و زیارت عاشورا و جامعه [کبیره] را می خواندند و به نماز شب هم مقید بودند. آیا جمع این امور، جز با این می شود که خداوند، برکت در اوقات و توفیق در اعمال بدهد؟!
???? محمدی ری شهری ، زمزم عرفان ، ص ۱۱۲.
توصیف نماز و عبادت آیت الله بهجت در بیان فرزند ایشان
یک و نیم ساعت قبل از طلوع فجر ، بیدار و به استغفار و مناجات و نماز شب و نوافل و قرائت قرآن و تدبّر در آن ، مشغول بود و اگر حضور در مسجد و نماز صبح و تعقیبات متّصل و زیارت حرم [حضرت معصومه] و اذکار روزانه ـ که حتّی در راه رفتن و بازگشت ، برای هر کدام برنامه داشت ـ بدانها بیفزاییم ، تا وقت صبحانه ، با احتساب اختلاف فصول و کوتاهی و بلندی شب، پنج ـ شش ساعت وقتْ صرف عبادات می کرد. برای ظهر و عصر هم با در نظر گرفتن مقدمات و نوافل و تعقیبات ، حدود دو ساعت و نیم و برای نماز مغرب و عشا نیز حدود سه ساعت و نیم در نظر می گرفت. عبادات متّصلش ، جمعاً یازده ، دوازده ساعت ـ که روز های پنج شنبه و جمعه و ایام مخصوص، بیشتر می شد ـ وقت او را پُر می کرد.
او معتقد بود و یقین داشت که این عبادات، مُمِدّ مطالعات اند و بلکه زمان لازم آنها را به یکْ پنجم ، تقلیل می دهند.
مانند کارخانه ای چند شیفته ، حدود بیست ساعت را در شبانه روز ، به تنهایی کار می کرد و کار! [فقط حدود چهار ساعت می خوابید]
تا توان داشت کار می کرد. وی پس از نود سالگی هم با بسیاری از جوانان فرق ها داشت و از آنان، تواناتر و پُر کار تر بود.
در ۹۵ سالگی هم با وجود تمام مخالفت ها، یک درس به تدریس خود اضافه کرد.
???? محمدی ری شهری ، زمزم عرفان ، ص ۲۷۸ و ۲۷۹. گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین حاج علی آقا بهجت.
[ چهار شنبه 14 مرداد 1400
] [ ] [ کیان ][
شهید مدافع حرم «محرمعلی مرادخانی» چهارم اردیبهشت ۱۳۴۵ در تهران به دنیا آمد و در ۱۶ آذر ۱۳۹۴ در نبرد با تکفیریها در سوریه به خیل شهیدان پیوست.
برچسبها: استان مازندرانشهدایمدافعحرمشهید محرمعلیمرادخانیتکفیریهاحرمشهدایتنکابنتنکابنلشکر25کربلاسوریهگردان مکانیزهتیپدریاییالقارعهسپاه کربلادفاعمقدسدانشگاهامامحسینجنگتحمیلیچلاسرچهلمینسالگرددفاعمقدسلشکر5نصردانشکدهعلومدریایینوشهرچالوسعباس آبادیادوارهشهدایغربمازندرانکارشناسنظامیجبههمقاومتکربلااربعینماموریتقناسهراویدفاعمقدسنمایشگاهدفاعمقدسکرمانشاهگردانامامحسین
[ جمعه 15 آذر 1399
] [ ] [ کیان ][
برچسبها: یا فاطمه ( س )
[ چهار شنبه 7 تير 1398
] [ ] [ کیان ][
[ 22 آبان 1396
] [ ] [ کیان ][
سرداران بزرگ تنکابن در دوران معاصر
از سرداران بزرگ این دیار در طول تاریخ میتوان اشاره کرد به:
- محمدولی خان خلعتبری تنکابنی(فاتح تهران در انقلاب مشروطه)
- سردار اسد تنکابنی
- شهید سرلشگر خلبان علی اکبر شیرودی
- امیرسرتیپ شهیدابراهیم ثابت(از سرداران بزرگ ارتش در جنگ 8 ساله)
- فیروز شیخ حسنی(اولین خلبان شهید نیروی هوایی)
- امیر سرتیپ شهید مصطفی گلگون
- امیر سرتیپ شهید محمد مرشدی
- سردار سرتیپ شهید سیدمحمد گلگون
- سردار سرتیپ شهید محمد منصور کیایی
- سردار سرتیپ شهید جمشید نعیم امینی
- سردار سرتیپ شهید شمس ا .. فرجی الموتی
- سردار سرتیپ شهید عبد الصمدکریم
- سردار سرتیپ شهید جلیل محمد نژاد
- سردار سرتیپ شهید موسی جور یوسفی
- سردار سرتیپ شهید علیرضا ابراهیمی رودسری
- سردار سرتیپ شهید محمد رضا ابراهیمی رود سری
- سردار سرتیپ شهید اسماعیل گلین شریف دینی
- سردار سرتیپ شهید محمد عشوری انبارسری
- سردار سرتیپ شهید عباس حسنی
- نماینده شهید ابوالقاسم رزاقی
برچسبها: سردارانبزرگدوران معاصردفاعمقدسوطنایرانشهادتآزادیتنکابنشهسوار
[ جمعه 7 مهر 1396
] [ ] [ کیان ][
علی اسفندیاری معروف به نیما یوشیج ۲۱ آبان سال ۱۲۷۶ ه.ش در منطقه کوهستانی یوش شهرستان نور در غرب مازندران بدنیا آمد، این شاعر اسطورهساز عاشق عصیانگر به جامعه نگریستن آموخت و نظم نوینی را در تاریخ ادبیات ایران پا نهاده است.
عموم مردم از آشفتگی های اجتماعی و جبر سیاسی ترسناک محکوم به سکوت و صبر و ضیافت روزگار خویش بودند و اغلب در غرش سیاهی؛ نان را به گدایی می بردند، نه دستی در آستین داشتند نه بزمی راستین می ساختند.
فضای جامعه در آرامش اجباری و سکوت انتحاری مقدمه رهایی را رقم می زد ، سرپوش ابرآلود جامعه و کشاکش نهضت های اجتماعی در مقابل هم صف آرایی می کردند، وقتی جنبش های قرن بیستم میدان تحول را تغییر داد، کنش های اجتماعی با نیروی محرکه قلم دستان فرهنگی بیشتر شد و دامنه اش را گسترش داد و تار و پود جامعه را زیرو رو کرد.
آستانه این تغییرات در انتهای افول سلسله قاجاریه زنگوله نوید بخش رهایی را از انجماد و رکود بصدا در آورد، تاریخ در حال ورق خوردن بود که در روستای کوهستانی یوش شهرستان نور مازندران در قبیله ایلخان علی اسفندیاری معروف به نیما یوشیج متولد شد.
جامعه یخ زده در حال فروپاشی بود و هر لحظه نوید دگرگونی جدیدی را رقم می زد، سکون بی وقفه و سکوت ممتد جامعه پرواز پرندگان را فراموش نکرد و قفنوس بیدار از خاکستر سیاهی برخاست و اشکال رنگین سیمرغ را نهادینه می کرد و برگ زرین فصل نو را نوید می داد.
سال ۱۲۹۹ سرآغاز قدمهایی شد که تحول را تدوین و تغییر را تضمین کرد، نیما اوان کودکی را در کوهستان های سر به فلک کشیده البرز(یوش) گذراند و در تمرینات جنگ و گریز کوهستان آموخت که زندگی او همچون صخره های زمخت وحشی در مسیر او هموار نیست و از سنگلاخ های تو در تو باید گذشت و در اندام طبیعت نوشت سرنوشت را از کوه و دشت باید سرشت.
خوش اقبالی نیما از آنجا آغاز شد که در میان قبایل ایلی زیست، شور جوانی را با هی هی گله ها با ناله نی ها، با نغمه کوهها با دختران زیبا، طبیعت آنان را عریان دید و شیفتگی عشق را تجربه کرد و اسیر دامش شد و دامنش با رنگ دیگری با هم شد.
برچسبها: نیمایوشیجشاعرشعرنو
ادامه مطلب
[ شنبه 21 تير 1396
] [ ] [ کیان ][